ترجمه و تألیف: حمید وثیق زاده انصاری
منبع: راسخون




 
رسانه ی آزاد و منصف به نحوی یک ترکیب متضاد محسوب میگردد. با این وجود، با پیدایش اینترنت به عنوان یک فرا رسانه، ما بیش از پیش فرصتی را در جهت مردمی ساختن روند کلی رسانه در دست خود داریم. با پیدایش شاخه های فناوری جدید مانند وب لاگها، انباشت کننده ها، مجله های اینترنتی و مجله های وب لاگی، رسانه دیگر قادر نخواهد بود تا اختلاف عقیده را به طور کلی نا دیده بگیرد.
رسانه ی اصلی با همان ماهیت خود مرکز نیرویی جایگزین خواهد بود که این امکان وجود دارد که در زمینه ای محدود ضد تشکیلاتی قرار گیرد، اما هم چنین میتواند در نوع خود یک تشکیلات محسوب گردد. و هر تشکیلاتی از این تمایل برخوردار است تا بقای طولانی مدت خود را بر روی هر مسئله ی دیگری قرار دهد. و در صورتی که شما تاریخچه ی هر گونه شرکت رسانه ی نوشتاری و تلویزیونی را مورد بررسی قرار دهید، این الگو مشخص خواهد گردید. بی طرفی زینتی است که رسانه های مهم به دلیل عواملی مختلف قادر به دست یافتن به آن نخواهند بود - از جمله درآمدهای تبلیغاتی (از نوع دولتی و هم چنین خصوصی)، شمار خوانندگان و بینندگان، جهت گیریها و هویتهای ایدئولوژیکی و غیره.
در این جا یک مشکل وجود دارد. در صورتی که شما یک نویسنده، و یا یک فعال سیاسی و یا حتی یک شخصیت دانشگاهی باشید که تمایل به گفتن چیزی داشته باشید که ضد تشکیلاتی است؛ چیزی که شما میدانید هیچ انتشارات مهمی به سمت آن نخواهد رفت، آنگاه شما دست به چه کاری خواهید زد؟ حرکت نمودن به سوی انتشارات حاشیه ای هم مشکلات خاص خود را دارد: اصلیترین دلیل آن این است که شما قادر نخواهید بود تا به مقدار افراد مخاطب خود دست یابید. آنگاه مشکلی در گناه مرتبط با آن وجود دارد، چرا که انتشارات حاشیه ای نیز دارای ایدئولوژیها و جهت گیریهای خاص خود هستند. این کار میتواند مرگ آنی از کار در آید.
وارد اینترنت شوید و به ناگاه خواهید دید که صداهای خارج از مرکز (نام گذاریای که من را آن را ترجیح میدهم، چرا که این نام هویتی مثبت است و در برابر هویتی منفی مانند ضد تشکیلاتی قرار دارد) گذرگاه های متنوعی را پیدا نموده اند که تا پیش از این در دست رس نبوده اند. یک بحث کامل و دقیق که همه ی آنها را در بر میگیرد به وسیله ی آزادی عمل مطلق آن کنار گذاشته شده است. آن چه که من قصد دارم بیان نمایم پوشش دادن برخی از تأثیرات اخیر (و نه چندان اخیر) اینترنت به عنوان فرا رسانه ای مردمیتر است.
اجازه دهید تا کار خود را با یک سؤال آغاز نماییم: جریان اصلی بر روی اینترنت چیست؟ شاید بسیار زود باشد که خط فاصلی میان جریان اصلی و جریان حاشیه ای در اینترنت قائل شویم، این واقعیت که الزام ذکر منبع در برای انتشار خبر در اینترنت غیر قابل ملاحظه است من را وادار میسازد تا با درجه ی خوبی از قطعیت بیان نمایم که این حدود در حوزه ی اینترنت به همان استواریای نخواهند بود که در رسانه های انتشاراتی بوده اند. علاوه بر این، در اینترنت امکان دست یافتن به مخاطب مورد هدف سادهتر خواهد بود، البته در صورتی که این چیزی است که در جست و جوی آن هستید. هم چنین در شبکه ی وب، فضا محدودیت بزرگی ایجاد نمینماید. از این رو مجله های اینترنتی (مجله های منتشر شده در فضای اینترنت) میتوانند از نقطه نظر انتشار محتوا از آزادی عمل بیشتری برخوردار باشند.

انتشارات اینترنتی

یکی از نمونه هایی که چگونه شبکه ی وب نسبت به نقطه نظره ای خارج از مرکز آزادتر عمل مینماید وب سایت Rediff.com است، یک درگاه اینترنتی که میزبان ستونهایی مستقل است که شامل اعلام نقطه نظرها میشود. یکی دیگر از وب سایتهای هندیف سولخا (که به صورت تحت اللفظی به معنی نگارش خوب است)، کاری شگفت انگیز را به انجام رسانیده است و جایی را برای صداهای مخالف فراهم آورده است. راجیو مالهورتا، یک کار آفرین هندی مستقر در نیو جرسی، که هم چنین به نمایش فرهنگ و روش زندگی باب روز هندی علاقه دارد به نحوی مؤثر از این انجمن در جهت ایجاد نمودن نقطه نظری مغایر استفاده نموده است. تلاشهای وی در جهت بسیج نمودن حمایت از هدف خود یکی از ستون نگاران روز نامهواشیمگتون پست را وادار ساخت تا مخالفت خود را با این موضوع ابراز دارد و در مقام پاسخ گویی به آن بر آید، چیزی که در عصر برتری صنعت چاپ کمتر چیزی درباره ی آن شنیده میشود. سؤال و جوابهای این انجمنها هم چنین بدین معنی است که نویسندگان نمیتوانند بیش از این در گوشه ای خلوت عزلت نمایند.
با این وجود، مهمترین پیش رفت اخیر در صنعت چاپ باید همان گونه که خوانده میشود، باید وب لاگها و یا بلاگها باشند.

بلاگها، RSS و انباشت کننده ها:

بلاگها چه هستند؟ بلاگها به صورت مجله های اینترنتی کار خود را شروع نمودند (بدین ترتیب واژه ی وب لاگ پدید آمده است)، درست مانند دفترچه ی خاطرات اینترنتی افرادی مثل من و شما. بلاگها این اجازه را به کاربران میدهند که ایده ها، نقطه نظرات خود، تفسیرهای خود و حتی احساسات خود را با بقیه ی مردم دنیا (و یا دنیای خالص با هوش) تقسیم نمایند. با این وجود، امروزه بلاگها چیزی بیش از یک دفترچه ی خاطرات شخصی هستند. آنها دارند بیش از پیش بدل به رسانهای در جهت آگاهی رسانی شخصی میگردند. چگونه یک فرد میتواند یک بلاگ را راه اندازی نماید. روشهای مخالفی برای انجام این کار وجود دارد. ساده ترین آنها ثبت نام کردن (که بسته به خدمات دهنده میتواند مجانی و یا با صرف هزینه باشد) در هر یک از سرویسهای خدمات رسانی بلاگ و یا حتی شروع کردن یک بلاگ از وب سایت شخصی خود به همراه یک نرم افزار بلاگ مجانی / پولی باشد.
سپس مفهم اتحادیه ی بلاگ پیش میآید. در رسانه های چاپی، اتحادیه به معنای فروش مطالب خود به انتشارات گوناگون است. در دنیای بلاگ، اتحادیه معنایی اندکی متفاوتتر دارد. در این جا، اغلب کراراً، اتحادیه به معنای در دست رس قرار دادن مطالب خود به افراد و مجله های بلاگی (یک مجله ی اینترنتی که از مطالب بلاگهای مختلفی به وجود میآید) به یک اندازه است. در حال حاضر افراد از RSS برای اتحادیه استفاده مینمایند. RSS مخفف اتحادیه ی به واقع آسان است. Rss از فناوری XML استفاده مینماید. این که این کار چگونه قرار است تا به انجام برسد بدین ترتیب است که به هنگام پست کردن بلاگی جدید به وسیله ی شما، بلاگ به صورت خودکار کد RSS / XML را برای آن به وجود میآورد که به وسیله ی انباشت کننده ها فهمیده میشود که یکی دیگر از اجزای نرم افزاری است که برای افراد و مجله های بلاگی مورد استفاده قرار میگیرد. از این رو، در مدتی که شما در حال پست نمودن مطلب خود هستید، این مطلب برای انباشت کننده ها در دست رس خواهد بود (بسته به تکرار تازه سازی). معنی این کار این است که، خوانندهای که تمایل دارد تا ستون بلاگ شما را دنبال نماید حتی نیازی به این کار ندارد که به طور مکرر به چک کردن وب لاگ شما بپردازد. مطلب مورد نظر به روز نامه ی مجازی وی انتقال پیدا مینماید (که یکی از روشهای نگاه کردن به انباشت کننده ها است). به عنوان یک کاربر، مفهوم این کار برای شما این است که خواهید توانست روز نامه ی خودتان را از میان هزاران اشتراک پولی / مجانی که بر روی فضای اینترنت در دست رس قرار دارند مورد تعدیل و تنظیم قرار دهید. خوبی بلاگها در این است که هیچ کس نمیتواند حق شما را مبنی بر ابراز احساسات خود پای مال نماید. و از این لحاظ، بلاگها سلاحی برای ابراز اختلاف نظرهای مردمی هستند.

بمبهای گوگلی

یکی دیگر از پدیده های جالب اخیر که باید آن را خاطر نشان سازم درباره ی بمبهای گوگلی است. گوگل که ابزار جستجوی اینترنتی محبوب جهان است، از روشی جالب برای تعیین رتبه بندی یک سایت برخوردار است (موقعیت جست و جوی یک عبارت و یا واژه ی خاص در جست و جوی گوگل). به عنوان نمونه، زمانی جست و جوی عبارت "اهریمن اهریمن" صفحه ی وب سایت مایکرو سافت را به عنوان اولین پیوند مورد نمایش قرار میدهد. البته، مایکرو سافت هیچ یک از این کلمات را در هیچ کجای وب سایت خود ندارد، اما مراجع بی شماری وجود داشتند که با استفاده از این عبارت شرکت مایکرو سافت را مورد خطاب قرار میدادند (چیزی که به وسیله ی دستگاه جست و جوی گوگل برای رتبه بندی مورد لحاظ قرار میگیرد). نکته کار در این جا است که، مهاجمان پر اشتیاق میتوانند بدون انجام دادن هر گونه جرمی از چنین راه های گریزی در جهت به چالش کشیدن دم و دستگاه استفاده نمایند. به عنوان نمونه، در صورتی که فردی تمایل داشته باشد نسبت به چاپ یک مقاله در روز نامه ی نیویورک تایمز به اعتراض بپردازد، وی قادر خواهد بود که با زیرکی یک بمب گوگلی ایجاد نماید (فرض کنیم با کمک چند وب لاگ نویس دیگر)، چنان که تمامی جست و جوهای مربوط به روز نامه ی نیویورک تایمز صفحه ی اظهار نظر مخالف را جایی در بالای فهرست نشان خواهند داد. و این کار را با کسری از هزینه (در صورت در برداشتن هر گونه هزینه) به نسبت میزانی که روز نامه ی نیویورک تایمز در جهت انتشار دادن نقطه نظرات خود متحمل آن خواهد شد به انجام برساند. دلایلی بیشتر در جهت این که چرا این به اصطلاح رسانه ی اصلی قادر نخواهد بود که نظرات مخالف را مورد بی اعتنایی خود قرار دهد، وجود دارد.
البته، بلاگها، و بمبهای گوگلی و امثال آنها نیز میتوانند مانند سلاحهای دیگر مورد سوء استفاده قرار گیرند و آسیب رسان از کار در آیند. اما نکته ی کار در این جا نیست. با پیدایش اینترنت و نقش آن به عنوان یک فرا رسانه، ما بیش از پیش فرصتی را در جهت مردمی ساختن روند کلی رسانه در دست خود داریم. اجازه دهید منتظر بمانیم و به نظاره بنشینیم.